روایتی از آیین سنتی «اذن عزا» در حرم مطهر رضوی | این پرچم سیاه عزا آبروی ماست آیین اذن عزای محرم در حرم مطهر رضوی برگزار شد + فیلم (۱۶ تیر ۱۴۰۳) حرم امام‌رضا(ع) سیاه‌پوش عزای امام‌حسین(ع) شد (۱۶ تیر ۱۴۰۳) + تصاویر دوخت ۸ هزار لباس شیرخوارگان حسینی در حرم مطهر امام‌رضا(ع) پیام تسلیت فرمانده سپاه امام رضا (ع) به مناسبت ارتحال پدر شهید مدافع حرم پیکر پدر شهید مدافع حرم مرتضی عطایی در مشهد تشییع شد آیت‌الله علم‌الهدی رأی خود را به صندوق انداخت (۱۵ تیر ۱۴۰۳) | امام‌جمعه مشهد: مشارکت در دور دوم انتخابات، تکمیل برکت مشارکت در دور اول است + فیلم رونمایی از بسته محتوایی شعر ماه محرم ۱۴۰۳ در حرم مطهر رضوی آغاز فرایند اخذ رأی مرحله دوم انتخابات چهاردهمین دوره ریاست‌جمهوری در حرم امام‌رضا (ع) (۱۵ تیر ۱۴۰۳) + فیلم و تصاویر پدر شهید مدافع حرم «مرتضی عطایی» درگذشت +زمان و مکان تشییع  دیدار صمیمی اهالی قلم با تولیت آستان قدس رضوی| هنر نویسندگی؛ امتداد دهنده سیره ائمه اطهار(ع) در جامعه مشارکت در انتخابات؛ مصداق عمل منتظرانه همه آنچه باید پیش از ورود به ماه محرم بدانیم زمان ثبت‌نام اربعین اعلام شد + لینک آیت الله سیستانی دوشنبه را اول ماه محرم ۱۴۴۶ اعلام کرد برگزاری «کرسی تفسیر موضوعی قرآن کریم» در حرم امام‌رضا(ع) عزاداری هیئت‌های مذهبی سراسر کشور در "حسینیه حرم" زیارت دلیل رفاقت بود
سرخط خبرها

به کی رأی بدیم؟!

  • کد خبر: ۲۳۷۱۵۱
  • ۱۳ تير ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۰
به کی رأی بدیم؟!
یک طرف بولوار گروهی از هواداران یکی از کاندیدا‌ها و یک طرف دیگر گروهی دیگر موسیقی گذاشته بودند و پرچم تکان می‌دادند. عکس کاندیدا‌ها بزرگ روی بنر چاپ شده بود و به شهر لبخند می‌زدند.

سلام بالا سر را که دادند، پیچیدند سمت کفشداری که بروند سمت خانه. درست پشت در ورودی سمت راست، جماعتی جمع شده بودند و عکس می‌گرفتند. نزدیک شدند، یک میز گذاشته بودند، دوتا لاله سبزرنگ و یک قاب عکس، رئیس جمهور شهید لبخندی ابدی داشت.

نزدیک شدند فاتحه‌ای خواندند و بعد راه افتادند سمت کفشداری...
-خدا رحمتش کنه زود رفت، بی هوا رفت ...
-بد سوختیم ...
-میگم می‌بینی خادم امام رضا (ع) باشی و نوکر مردم چه عزتی خدا بهت میده
امام رضا (ع) کنار خودت خاکت می‌کنه که هرکی میاد زیارت اون یه فاتحه ام برای تو بخونه و یه سلامم به تو بده.
-خدا با همه فرق داره.

از صحن آزادی بیرون زدند، غروب بود، سوار اتوبوس شدند به سمت حسینیه دوردست محل اسکانشان. یک طرف بولوار گروهی از هواداران یکی از کاندیدا‌ها و یک طرف دیگر گروهی دیگر موسیقی گذاشته بودند و پرچم تکان می‌دادند. عکس کاندیدا‌ها بزرگ روی بنر چاپ شده بود و به شهر لبخند می‌زدند.
-به کی رأی بدیم حالا؟
-به یکی که عزتمون کنه، یکی که ببیندمون، یکی که حواسش به سفره هامون باشه.

جوانی که کنارشان ایستاده بود شنید:
+ واقعا می‌خواهید رأی بدین؟
- ندیم!

+ نه که ندین ... چه تأثیری داره؟ بالاخره خودشون یکی رو انتخاب می‌کنند و میذارن رئیس جمهور.
مرد همین طور که میله اتوبوس را گرفته بود گفت:
-یعنی چی خودشون انتخاب می‌کنن؟ خب اگر بخوان انتخاب کنن که دیگه این همه برنامه تلویزیونی و مناظره و سفر و تبلیغ و این‌ها برا چیه پس؟ این همه هزینه رأی گیری سر چیه خب.

+سر اینه که بگن ما دموکراسی داریم، ما مردم داریم، ما بلدیم.
- نه پسرم با عقل جور در نمیاد، من نمی‌تونم بپذیرم حرفاتو، ما خودمون آینده خودمون رو باید رقم بزنیم، خودمون باید حواسمون باشه که کی مقدرات مملکت رو دست می‌گیره و برامون تصمیم می‌گیره.

دو مرد در مورد انتخابات حرف می‌زدند، همه در حرف زدن مشارکت می‌کردند، هرکسی چیزی می‌گفت، بعضی ایستگاه‌ها آدم اضافه می‌شدند و بعضی ایستگاه‌ها مسافر کم. 

اتوبوس به آخر خط رسید، مرد راننده چراغ‌ها را خاموش کرد و خدایا شکرتی گفت و به سمت موتورش راه افتاد که به خانه برود، روی طلق جلو موتور سیکلتش عکس رئیسی را چسبانده بود. آقای رئیس جمهور لبخند می‌زد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->